درباره من

درباره من

سلام. من علی شنوایی قناد هستم. دانشجوی رشته سینما-تدوین در دانشکده رسانه ( مرکز علمی کاربردی ) خبرگزاری فارس.

از بچگی عاشق کار های چند رسانه ای بودم. چون پدرم مهندس کامپیوتر بود همیشه تو خونه کامپیوتر داشتیم و منم زیاد پاش مینشستم ولی مثل بقیه هم سن و سالام زیاد اهل بازی های کامپیوتری نبودم هیچوقت. بیشتر توی فضای ویندوز میگشتم و کنجکاوی میکردم. اولین چیزی که اون زمان به خیال خودم کشفش کردم "مایکروسافت پاورپوینت" بود. پاورپوینت رو خیلی دوست داشتم و زیاد پاورپوینت میساختم. کار های خلاقانه و جالبی باهاش انجام میدادم که توجه همه فک و فامیل رو به خودش جلب کرده بود.

حدودا همون موقع ها داییم برام یک پکیج آموزش فتوشاپ خرید و این باعث شد که من فتوشاپ رو هم کم و بیش یاد بگیرم. ( در حدی که بتونم کار خودم رو راه بندازم ) سودای وبلاگ نویسی رو اولین بار عموم توی سر من انداخت. اون موقع ها عموم وبلاگ داشت و منم بعد از اینکه اولین ایمیلم رو ساختم تصمیم گرفتم برای خودم یک وبلاگ هم بسازم. اسم اون وبلاگ رو گذاشته بودم "قندان" و تا جایی که یادمه دامنه اش بلاگفا بود. البته اون وبلاگ زیاد دوام نیاورد و بعد یک مدت دیگه آپدیتش نکردم و به فراموشی سپرده شد. مدتی گذشت و من دوباره به فکر نوشتن وبلاگ افتادم. یکی از عادات بدی که من دارم اینه که دوست دارم همیشه یک کار رو هی از صفر شروع کنم و کار های مشابه قبلی رو ادامه ندم. بنا بر این یک وبلاگ به نام "بسام" در میهن بلاگ به وجوود آوردم که بیشترین فعالیتم رو توی اون انجام دادم.

کلمه ی "بَسّام" یک کلمه عربیه بر وزن "فَعّال" و به معنی بسیار تبسم کننده( خوشروsmiley). اوایل وقتی این کلمه رو توی گوگل جستجو میکردم  سایت ها و وبلاگ های عربی توی نتایج صفحه اول نمایش داده می شد و برای پیدا کردن وبلاگ خودم باید "وبلاگ بسام" رو به صورت کامل سرچ میکردم. اما توی اون دوره انقدر فعالیت کردم، انقدر پست گذاشتم، انقدر با بقیه وبلاگ نویسا ارتباط برقرار کردم که وبلاگم رتبه اول نتایج جستجو شد! البته الان دیگه چون خیلی از اون زمان گذشته و خیلی وقته آپدیتش نکردم باز برگشته سر جای قبلیش. frown

مدتی بعد با موی میکر آشنا شدم و فتوکلیپ های کوتاه میساختم. تا اینکه یک روز عید وقتی با خانواده و اقوام رفته بودیم پیک نیک و با گوشی و دوربین دیجیتال کامپکت کلی فیلم گرفتیم من اون فیلم ها رو جمع کردم و باهاشون یک مستند خانوادگی ساختم. سال بعد رفتم سی دی فروشی گفتم یک نرم افزار ساده برای تدوین بهم بدین؛ اون هم Corel VideoStudio رو بهم معرفی کرد. سال ها با این نرم افزار کار کردم و مستند های خانوادگی درست میکردم. حتی یک بار از اردوی مدرسه مون فیلم گرفتم و سی دی شو به دوستام فروختم! laugh

خلاصه سرتون رو درد نیارم. درسم هم بد نبود اما تنبلی میکردم و نمیخوندم. با اینکه میتونستم نمونه درس بخونم اما رفتم هنرستان. اونجا هم میخواستم گرافیک بخونم اما خانواده رأیم رو زدن و من رفتم به رشته کامپیوتر. با یک استاد خوب ( استاد کرمی ) آشنا شدم و توی کلاسای کنکورش شرکت کردم. همون موقع ها بابام توی آزمون استخدامی یک اداره دولتی قبول شد و خانواده از سبزوار به تهران نقل مکان کردن. منم با رتبه 98 کشوری دانشکده فنی حرفه ای شمسی پور قبول شدم و اومدم تهران. بعد از 3ترم دیدم واقعا نمیکشم و درسای کامپیوتر برام خیلی سخته و علاقه ای هم بهشون ندارم. این شد که اومدم دانشکده علمی کاربردی خبرگزاری فارس توی رشته تدوین ثبت نام کردم و تا الان که در خدمت شما هستم مشغول تحصیل توی همین دانشکده ام.

پی نوشت: اگه دوباره هوس تغییر رشته به سرم بزنه باید برم اجباری!! angel